یک فرد عادی اینطور استدلال میکند که عادیسازی روابط بین اسرائیل و امارات بیانگر تضاد متقابل با ایران است که ناشی از نگرانی در مورد برنامه هستهای تهران و حمایت آن از شبه نظامیان تروریست در سراسر خاورمیانه است.
دیدار تاریخی نفتالی بنت، نخست وزیر اسرائیل و محمد بن زاید، ولیعهد امارات، به این استدلال اعتبار میبخشد. اگرچه امارات و اسرائیل رویکردهای متفاوتی در قبال موضوع ایران دارند. اما از سوی دیگر، همکاری این کشورها بسیار فراتر از امنیت و دشمنان مشترک است.
به نوشته عرب نیوز، بررسی بیانیه مشترک رهبران دو کشور پس از دیدار، در کنار نگاهی دقیق به ملاقات نخست وزیر اسرائیل در ابوظبی، نشان میدهد که این اقتصاد - و نه امنیت - است که دو طرف را به هم نزدیکتر میکند. تجارت دوجانبه تا پایان سپتامبر به حدود ٨٠٠ میلیون دلار رسید. در ماه مارس، امارات متحده عربی یک صندوق ١٠ میلیارد دلاری برای «سرمایهگذاری در بخشهای استراتژیک در اسرائیل» تأسیس خواهد کرد.
بر اساس بیانیه مشترک، نفتالی بنت و محمد بن زاید در مورد همکاری بخش خصوصی و دولتی در تحقیق و توسعه، فناوری، امنیت غذایی، آب و هوا، آب، انرژی، محیط زیست، سلامت و گردشگری گفتگو کردند. اما امنیت حتی به عنوان یکی از موضوعات هم ذکر نشده است.
تل آویو و ابوظبی گفتهاند که قصد دارند «یک صندوق تحقیق و توسعه مشترک» در کنار «شورای تجاری مشترک» ایجاد کنند که کشور اسرائیل را با امارات متحده عربی در زمینه کارآفرینی و بانکداری و بازاریابی پیشرفته پیوند میدهد و به این دو کشور اجازه میدهد تا با کمک یکدیگر با مشکلاتی مانند «تغییر آب و هوا و بیابانزایی» تا «انرژی پاک و کشاورزی» مقابله کنند.
بنت و میزبانانش همچنین امکان دستیابی به یک «توافق مشارکت اقتصادی جامع» را بررسی کردند. در ماه سپتامبر، شرکت دولتی مبادله امارات متحده عربی یک میلیارد دلار از سهام یک میدان گاز طبیعی اسرائیل را خریداری کرد. بنت علاوه بر دیدار با محمد بن زاید و عبدالله بن زاید وزیر امور خارجه، با سلطان الجابر وزیر صنعت و فناوری پیشرفته و نوره الکعبی وزیر فرهنگ نیز دیدار کرد.
توجه داشته باشید که او با طحنون بن زاید، مشاور امنیت ملی و سومین نفر از مقامات امارات متحده عربی، ملاقات نکرد. طحنون به تازگی از سفر خود به ایران بازگشته بود، دیداری که باعث ایجاد نگرانی در نهادهای امنیتی اسرائیل شد.
ملاقات بنت با مقامات مسئول صنعت و فرهنگ و نه امنیت و اطلاعات، نشان میدهد که - حداقل به طور علنی - امارات و اسرائیل نمیخواهند بهعنوان یک جبهه یا اتحاد ضد ایران دیده شوند.
با توجه به اینکه ملاقات رهبران دو کشور بیش از دو ساعت طول کشید، ممکن است محمد بن زاید و بنت باید در مورد ایران صحبت کرده باشند. اگر چنین باشد، هیچکس نمیداند آنها چه گفتهاند - اما میتوانیم حدس بزنیم که محمد بن زاید در مورد سفر بنی گانتز وزیر دفاع اسرائیل به واشنگتن و همچنین در مورد گزارشهایی مبنی بر آمادهسازی اسرائیل برای حمله به اهداف هستهای در ایران، صحبت کرده باشند. خصوصا که مذاکرات وین خیلی کند پیش میرود.
در حالی که محمد بن زاید ممکن است حمایت خود را از حمله احتمالی اسرائیل به ایران اعلام کرده باشد، اما او احتمالا به مهمان خود گفته است که امارات نمیتواند علناً از چنین اقدامی حمایت کند. امارات متحده عربی در فاصلهای نزدیک به ایران قرار دارد و ممکن است نگران موشکهای ایران باشد.
امارات و اسرائیل نگرانیهای مشابهی درباره ایران و تعهدات و استراتژیهای مشترکی دارند. البته نه در مورد همه چیز.
آنها کشورهای جداگانهای با منافع و اولویتهای متفاوت هستند. آنها برای تعمیق روابط نیازی به داشتن منافع و سیاستهای یکسان در مورد ایران ندارند، همانطور که برای همکاری و عادیسازی روابط، نیازی به تهدید ایران نداشتند.
در واقع، امارات متحده عربی با همان معضلی مواجه است که کره جنوبی در مورد سلاحهای هستهای همسایه شمالی خود با آن مواجه است.
سئول، شهری پرجمعیت با اقتصاد بسیار پیشرفته و توسعهیافته، در تیررس موشکهای کره شمالی قرار دارد و بیم آن میرود که در صورت جنگ بر سر سلاحهای اتمی کره شمالی، پایتخت جنوبی آسیب ببیند.
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
وضعیت ایران کمی متفاوت است. بعید است که تهران بدون تحریک به امارات متحده عربی یا هر یک از همسایگانش ضربه بزند. تا زمانی که جنگنده هایی که به ایران حمله می کنند از امارات عربی متحده بلند نشوند، تهران با همسایه جنوبی خود در خلیج فارس وارد جنگ نخواهد شد.
درست مانند عربستان سعودی، بحرین و کویت؛ امارات متحده عربی هم به احتمال زیاد در صورت وقوع جنگ بین اسرائیل و ایران، کمک اطلاعاتی و حمایتهای لجستیکی ارائه میدهد. با این حال، کشورهای حاشیه خلیج فارس از پاشنه آشیل خود - نزدیکی جغرافیایی به ایران - آگاه هستند.
در حالی که امنیت باید یکی از اولویتهای اصلی در شراکت نوپا بین امارات و اسرائیل باشد، مطمئنا این تنها اولویت نبوده است. حتی اگر زمانی با تهدید ایران مواجه شوند، صلح بین دو کشور پایدار خواهد بود. این در حالی است که همکاریهای اقتصادی و روابط قوی آنها ادامه خواهد یافت.
این همکاری در حال گسترش، با وجود اختلاف نظرهای آشکار در مورد امنیت، باید به عنوان اطمینان بخشی تلقی شود. امارات متحده عربی و اسرائیل دو کشور در منطقه هستند که عمدتاً به لحاظ منافع امنیتی با یکدیگر اشتراک دارند، اما تفاوتهای قابل توجهی نیز دارند. هر دوی آنها اقتصادهای توسعه یافته و ثروتمندی هستند اما از نظر مزایای نسبی کاملاً متفاوت هستند. آنها میتوانند در برخی زمینهها به نفع متقابل همکاری کنند، در زمینههای دیگر با هم رقابت کنند، در برخی مسائل با احتیاط به توافق برسند و در برخی دیگر با هم اختلاف نظر داشته باشند.